سلام
۲۴ سال پیش در چنین شبی بشارت تولدت را در همین سرزمین دریافت کردم. وشوق و جدی وصف نپذیر
تولدت به ماه قمری مبارک
هدیه تولدت یک طواف بر دور بیت بود با نماز داخل حجر اسماعیل و دعای :رب هب لی ذریة طيبة انك سميع الدعاء. و نیز : ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعين واجلنا للمتقین اماما
امیدوارم عاقبت بخیر باشی و مصداق هر دو آیه.
جملات بالا متن پیغام پدرم از مکه مکرمه بود که چند ساعت پیش دریافت کردم
چقدر اشک ریختم .
خیلی حسرتها تو دلم زنده شد دلم میسوزه که چقدر الکی الکی بینمون فاصله شده بابا .
عصر جدید امشبم که از قضا یه پا ماهعسل بود برا خودش .
چقدر دلم تنگ شد برای بابام :'(
چقدر سخت بود پیش مهمونا جلو اشکمو بگیرم.
+ روم نشد ولی میخواستم به بابام بگم:
حکم اینکه پسرت روز ازدواج به دنیا اومده چی میتونه باشه؟ با ایموجی متفکر و چشمک زن :))
نظر شما چیه؟ :))
درباره این سایت